حیدرآباد در یک نگاه
فهرست
· به عنوان مقدمه
· آشنايي با ايالت آندراپرادش
· تاريخچه شهر حيدرآباد
· نفوذ تشيع و فرهنگ ايران در منطقه دكن
· تاثيرات متقابل روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي
· آثار تاريخي و مراكز سياحتي شهر حيدرآباد
· به عنوان مقدمه
شهر حيدرآباد مركز ايالت آندراپرادش يكي از 5 شهر بزرگ هند مي باشد كه سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران در اين شهر در سال1350 جهت رسيدگي به امور اتباع ايراني مقيم كه عمدتاً يزدي مي باشند تاسيس گرديد
اين شهر به جهات مختلف سياسي ، فرهنگي ، تاريخي ، علمي و اقتصادي از شهرهاي مهم هند و يكي از قطب هاي اقتصادي ، سياسي در جنوب اين كشور مي باشد . سابقه 500 ساله حضور ايرانيان در اين منطقه ، عامل مهمي در ايجاد تحولات سياسي ، اقتصادي و فرهنگي در جنوب هند شده به طوري كه امروزه هيچ مورخ و باستان شناسي نمي تواند بدون در نظر گرفتن نقش ايرانيان و پادشاهان مسلمان و شيعه مذهب ايراني در اين منطقه تصوير كامل و درستي از وضعيت گذشته و حال منطقه ارائه كند . اثرات اين حضور تاريخي را مي توان در معماري ، زبان ، فرهنگ ، هنر و ديگر ابعاد زندگي مردم جنوب هند به خوبي مشاهده نمود . نكته قابل توجه در اين حركت تاريخي ، پيدايش حكومت هايي الهام گرفته از انديشه هاي اسلامي است كه به نوعي مبين انديشه تمدن ساز اسلام است و برداشتي حكومتي از اسلام را به منصه ظهور رسانده است و اين موضوع مي تواند عاملي مهم براي تحقيق و مطالعه بيشتر در تاريخ اين بخش از هند باشد .
طي 15 سال گذشته توسعه شهر حيدرآباد در تمامي جهات سرعتي فزاينده يافته و اين امر به خاطر توجه روز افزون شركت ها و بنياد هاي علمي و فرهنگي كشورهاي مختلف به اين منطقه است هر ساله تعداد زيادي از هيئت هاي سياسي ، اقتصادي و فرهنگي از كشورهاي مختلف و از جمله جمهوري اسلامي ايران از اين شهر بازديد مي نمايند . علاوه بر ايران برخي ديگر از كشورها از جمله فرانسه ، آلمان و انگلستان در اين شهر دفاتر فرهنگي دارند . از جهت اقتصادي اين شهر يكي از منابع اصلي تهيه مواد دارويي كشورمان مي باشد و طي سال هاي گذشته شركت هاي فناوري اطلاعات و ديگر رشته هاي فني در اين حوزه نقش موثري در صدور خدمات فني مهندسي به جمهوري اسلامي ايران داشته اند . طي سه سال گذشته نيز هيئت هاي اقتصادي و از جمله هيئت20 نفره تجار اتاق بازرگاني مشهد و همچنين هيئت هايي از بازرگانان يزد ، قم و ديگر استان ها به اين حوزه سفر داشته اند . در مجموع طي سال هاي گذشته روابط جمهوري اسلامي ايران با ايالت آندراپرادش در جنبه هاي مختلف افزايش چشمگيري داشته است .
در اين نوشتار سعي شده است تا با بيان مطالبي هر چند مختصر در مورد ايالت آندراپرادش و شهر حيدرآباد زمينه آشنايي دقيق تر مخاطبين نسبت به تاريخ ، فرهنگ و ظرفيت هاي اين منطقه را فراهم آوريم . اميد آنكه با تلاش همگان در آينده شاهد تقويت هر چه بيشتر روابط فرهنگي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و هند باشيم .
« آشنايي با ايالت آندراپرادش »
ايالت آندراپرادش به مركزيت حيدرآباد از ايالات جنوبي هند محسوب مي شود و در همسايگي ايالت هاي تاميل نادو در جنوب ، كارناتاكا در غرب و ماهاراشترا ، ماديا پرادش و اوريسا در شمال بوده و خليج بنگال در شرق آن واقع شده است . وسعت ايالت آندراپرادش 275068 كيلومتر مربع بوده و از اين حيث پنجمين ايالت هند محسوب مي شود . جمعيت تقريبي اين ايالت نيز 79 ميليون نفر است كه بر اساس آمار رسمي 13 درصد و بر اساس آمار غير رسمي 18 تا 20 درصد آن مسلمان مي باشند كه از اين تعداد حدوداً 400 هزار نفر شيعه مي باشند . جمعيت حيدرآباد نيز بالغ بر 7 ميليون نفر است كه حدود 45 درصد آن مسلمان و 300 هزار نفر آن شيعه مي باشند . همچنين ايالت آندراپرادش از سه بخش تلنگانا ، رايالاسيما و آندراي ساحلي تشكيل شده كه حيدرآباد در بخش تلنگانا قرار گرفته است .
· آب و هوا و پوشش گياهي
ايالت آندراپرادش به دليل مجاورت با خليج بنگال گرم و مرطوب است و در قسمتي از سال ( ژوئن ، جولاي و اگوست ) باران هاي موسمي در منطقه مي بارد كه معمولاً خسارات زيادي را به دنبال دارد . اين ايالت داراي سه فصل زمستان معتدل مرطوب ، تابستان خشك و فصل باران مي باشد . حداكثر دما بين 23 تا 48 درجه و حداقل آن بين 13 تا 22 درجه مي باشد . يك چهارم كل مساحت ايالت از جنگل پوشيده شده و داراي درختان ساج ، انبه ، بامبو و ديگر گياهان محلي مي باشد .
· وضعيت اقتصادي
كشاورزي بخش اصلي اقتصاد اين ايالت را تشكيل مي دهد . چهار پنجم تنباكوي هند در ايالت آندراپرادش توليد مي شود ضمن آنكه اين ايالت يكي از مناطق اصلي توليد برنج ، دانه هاي روغني ، نيشكر ، حبوبات و فلفل نيز هست . اين ايالت داراي منابع معدني مختلف از جمله طلا ، منگنز ، آهن ، كروم ، مس ، سرب ، روي ذغال سنگ و پنبه نسوز مي باشد . همچنين در اين ايالت صنايع مختلفي از جمله صنايع كشتي سازي ، هواپيما سازي ، تجهيزات الكترونيكي ، ماشين سازي و دارو سازي وجود دارد . اين ايالت همچنين از قطب هاي فناوري اطلاعات هند محسوب مي شود .
« تاريخچه شهر حيدرآباد »
در اواخر قرن شانزدهم ميلادي محمد قلي قطب شاه ( ايراني اهل همدان ) از سلسله شيعه مذهب قطب شاهيان دكن كه بر منطقه وسيعي از اين ناحيه هندوستان حكومت مي كرد ، تصميم به انتقال مركز حكومت خود از قلعه گلكنده ( كه امروز در بخش غربي حيدرآباد و بر فراز كوهي قرار گرفته ) به نزديكترين دشت در حاشيه رودخانه موسي (musi ) گرفت و شهر جديدي را كه امروز حيدرآباد نام دارد بنيان گذارد . در سال 1687 ميلادي اين شهر جديد توسط لشكر اورنگ زيب امپراطور گوركاني هند فتح شد و حكومت قطب شاهيان به پايان رسيد . در سال 1724 نظام الملك آصف جاه با استفاده از ضعف حكومت مركزي ، منطقه تحت سلطه خود و از جمله آن حيدرآباد را مستقل اعلام نموده و سلسله نظام شاهيان حيدرآباد را بنيان گذارد كه تا زمان استقلال هند در سال 1948ميلادي پا برجا ماند . در سال1953طي تقسيمات كشوري جديد دولت هند ، ايالت آندراپرادش به مركزيت حيدرآباد تشكيل گرديد .
گفتني است معماران ايراني شهر حيدرآباد تلاش نمودند تا شهر حيدرآباد را مشابه شهر اصفهان بنا كنند و به همين خاطر نام دوم شهر حيدرآباد اصفهان نو مي باشد زيرا سبك معماري اصفهان در آن مشاهده مي شود .
پس از فروپاشي حكومت گوركانيان در دهلي حكومت پادشاهان نظام در جنوب هند (دكن) مركزي براي تجمع هنرمندان و دانشمندان و محل رونق و شكوفايي فرهنگ و هنرهاي اسلامي گرديد . وجود معادن متعدد سنگ هاي قيمتي در اين ناحيه ثروت بي حسابي را در اختيار حكومت نظام در حيدرآباد قرار داد تا به راحتي بتوانند مشوق و حامي هنرمندان و دانشمندان باشند .
در اوايل قرن 19 ميلادي توسط نيروهاي ارتش انگليس پادگاني در خارج از شهر حيدرآباد بر پا گرديد كه به نام حاكم وقت سلسله نظام شاهي يعني سكندرجاه آن را سكندرآباد نام گذاري كردند . به تدريج در اطراف اين پادگان شهري به همين نام ايجاد گرديد و امروزه هر چند اين دو شهر ( حيدرآباد و سكندرآباد ) كاملا به هم متصل شده اند ولي هنوز هويت مستقل خود را حفظ كرده اند .
حكومت نظام حيدرآباد پس از استقلال هند نيز تا مدتي ادامه داشت و با تقسيم هند به دو كشور هند و پاكستان عثمان علي خان حاكم وقت سلسله نظام خود را هم پيمان پاكستان اعلام نمود ولي به علت درگيري هاي قومي و نيز حمله نظامي دولت مركزي هند ناحيه تحت حكومت وي تصرف گرديد و اين ناحيه ضميمه خاك هندوستان شده و حكومت نظام بر چيده شد . شهر 7 ميليون نفري حيدرآباد بويژه بخش قديمي آن كه در حاشيه رود موسي قرار دارد ، با فرهنگ غني و شكوفاي اسلامي خود چهره خاصي در ميان شهرهاي هندوستان دارد . بناهاي عظيم و با شكوه اسلامي ، مساجد و بانوان محجبه اين شهر حكايت از عمق فرهنگ اسلامي در اين شهر داشته و شهر حيدرآباد را به عنوان يك شهر اسلامي - ايراني معرفي مي كند .
· روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي
در قرن هفتم هجري قمري ( قرن 13 ميلادي ) پس از آنكه نواحي شمال هند ابتدا توسط سلطان محمود غزنوي و سپس به وسيله سلطان معزالدين محمد غوري به تصرف مسلمانان درآمد و قطب الدين آيبك با شكست « پريتوي » آخرين ماهاراجه دهلي ، سلسله سلاطين مسلمان دهلي را در پايتخت سرزمين افسانه اي هند مستقر كرد راه حركت مذاهب و تفكر اسلامي به سمت سرزمين هاي جنوبي و مياني شبه قاره هموار شد و در قرون بعد به تدريج حكومت هاي محلي اسلامي در نواحي جنوب و مركزي هند تاسيس شد . اين حكومت ها تماماً پيوندهاي خوني و يا فكري و فرهنگي با جامعه ايراني ، اسلامي و شيعي داشتند و بيشتر آنها در منطقه دكن متمركز بودند . در گذشته به بخش جنوبي شبه جزيره هند « دكن » گفته مي شد و اين بخش يك سرزمين مستقل به شمار مي رفت . منطقه دكن شامل سرزمين هاي ماهاراشترا ، كارناتاكا ، تلنگانا و آندرا مي شد كه با توجه به تقسيمات ايالتي فعلي تقريبا 3 ايالت جنوب هند را شامل مي شد .
خاندان « بهمني» ها يكي از مهمترين سلسله هاي حاكم در دكن بودند كه از اعقاب علاء الدين حسن بهمني افغان به شمار مي رفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفنديار از سلسله كيانيان ايران مي رساندند و حدود190سال از 748 تا 934 قمري بر اكثر نواحي دكن فرمانروايي مي كردند . خاندان بهمني با علاقه فراواني كه به فرهنگ فارسي و عرفاي ايراني داشتند بسيار كوشيدند كه به حضور شاه نعمت اله ولي و خواجه شمس الدين حافظ شيرازي در دربار خود مفتخر گردند ، اما توفيق نيافتند . اين سلسله جشن ها و اعياد ايراني از جمله نوروز را با شكوه فراوان برگزار مي كردند .
يكي ديگر از حكومت هاي محلي كه پيش از انقراض بهمني ها در اوايل قرن دهم هجري قمري در سرزمين فعلي دكن ( كه اينك ايالت آندراپرادش را شامل مي شود ) شكل گرفت و حدود 200 سال دوام آورد ، سلسله « قطب شاهيان » بود كه مركز آن در قلعه گلكنده قرار داشت و موسس آن سلطان قلي همداني بود كه از همدان ايران و از ترك هاي بهارلو و از اعقاب قرايوسف و اسكندر ، از پادشاهان قراقويونلو به شمار مي رفت . وي همراه عمويش الله قلي به هند مهاجرت كرد و از سرداران بزرگ محمد شاه سوم بهمني محسوب مي شد و در سال 1463 ميلادي موفق به دفع شورش منطقه تلنگانا در دكن شد و به همين جهت چندي بعد در سال 1518 ميلادي همزمان با پادشاهي شاه اسماعيل اول صفوي با لقب قطب الملكي به سمت سوبه دار استقلال خود را در گلكنده اعلام و ساسله قطب شاهيان را تاسيس كرد . اين سلسله تا سال 1687 ميلادي دوام آورد .
قلعه گلكنده كه روزگاري از شهرهاي مشهور مشرق زمين و اطراف آن از مراكز اصلي توليد و تجارت الماس و سنگ هاي گرانبهاي هند به شمار مي رفت هم اكنون در شهر حيدرآباد واقع شده است . الماس كوه نور كه اينك بر تارك تاج سلطنتي انگلستان مي درخشد در سال 1656 ميلادي از همين ناحيه بدست آمد كه در آن تاريخ 787 قيراط وزن داشت . اين الماس توسط ميرزا محمد مير جمله وزير مشهور ايراني عبدالله قطب شاه به شاه جهان پادشاه گوركاني هند تقديم شد و در آنجا ماند و در سال 1738 ميلادي به دست نادر رسيد .
بعد از آنكه خبر جلوس شاه اسماعيل صفوي بر تخت سلطنت ايران منتشر شد سلطان قلي قطب شاه كه او را مرشد زاده خود مي دانست در خطبه نام مرشد خود را مقدم بر اسم خود گردانيد و نام خلفاي سه گانه را به تدريج از خطبه ساقط كرد . قطب شاهيان با توجه به سابقه قوميت و وطن دوستي و علائق مذهبي روابط بسيار نزديكي با دربار ايران و شاهان صفوي برقرار نمودند و در برابر دشمنان از آنان ياري مي خواستند .
معروف ترين فرمانرواي اين سلسله محمد قلي قطب شاه پنجم بود كه به مدت 32 سال حكومت كرد و زمان وي اوج بالندگي سلسله قطب شاهيان به شمار مي رود . از مهمترين اقدامات وي بناي شهر فعلي حيدرآباد در آغاز هزاره دوم هجري در نزديكي قلعه گلكنده بود كه اكنون پنجمين شهر مهم و بزرگ هند است . وي در دوران حكومت خود به ترويج زبان فارسي در منطقه دكن اهتمام ورزيد و خود به زبان تلگو (زبان محلي ايالت آندراپرادش) و زبان فارسي شعر مي گفت . به طوري كه او را موسس ادبيات دكني ناميده اند . از شخصيت هاي معروف دربار وي مير محمد مومن استرآبادي است كه خواهر زاده مير فخرالدين سماكي ، فاضل خوش قريحه و مربي و معلم شاهزاده سلطان حيدر ميرزا ، فرزند شاه طهماسب صفوي بود .
در زمان محمد قلي قطب شاه ، روابط سياسي ميان دكن و ايران بسيار نزديك بود و سفيراني همچون « اسد بيك كرك يراق تبريزي » و« اغرلو سلطان » از دربار ايران به حضور وي رسيدند و از جانب دكن نيز « حاجي قنبر علي » و « قاضي مصطفي و مهدي قلي » به دربار شاه عباس صفوي گسيل شدند و مكاتباتي ميان شاهان صفوي و امراي دكن صورت گرفت . سلطان محمد قطب شاه ، نوه ابراهيم قلي ششمين فرمانرواي دكن از سلسله ايراني الاصل و شيعه قطب شاهي به شمار مي رود كه تحت تعاليم و تربيت ميرمومن استرآبادي رشد كرد و بزرگ شد و از اميران بسيار مومن و ديندار اين خاندان محسوب مي شود كه مكه مسجد ، بزرگترين مسجد جنوب هند را در سال 1617 ميلادي در حيدرآباد بنا نمود . وي از نسخه شناسان خبره كتاب هاي خطي به شمار مي رفت . وي در دوران حكومت 14 ساله خود اهتمام فوق العاده اي در ترويج مذهب تشيع و زبان فارسي به عمل آورد .
در دوران وي چند سفير از جمله حسين بيك قبچاني و قاسم بيك از سوي شاه عباس به حيدرآباد آمدند و پيام هاي وي را تسليم نمودند و متقابلا سلطان محمد قطب شاه نيز محمد ابن خاتون عادلي را ( كه اصالتاً ايراني بود و بعداً به مقام صدارت قطب شاه رسيد ) به دربار شاه عباس روانه كرد .
در دوره 46 ساله حكومت پسر وي ( عبدالله قطب شاه ) قلمرو قطب شاهيان وسعت بيشتري يافت اما در سال هاي 1636 تا 1656 ميلادي قلعه گلكنده تحت فشار شديد قشون حكام مغول دهلي قرار گرفت و خسارات بسياري به بار آمد و از اين زمان است كه سلسله قطب شاهيان به علت درگيري با دربار دهلي رو به افول گذاشت . بويژه آنكه عبدالله قطب شاه تحت فشار شاه جهان ، پادشاه گوركاني هند مجبور شد تا نام ائمه اطهار و نيز نام والي ايران را از خطبه هاي نماز جمعه حيدرآباد حذف كند . با اين حال روابط عبدالله قطب شاه با دربار ايران بسيار صميمانه بود و مبادله سفير بين دو كشور ادامه يافت .
« نفوذ تشيع و فرهنگ ايران در منطقه دكن »
سلاطين منطقه دكن و بويژه قطب شاهيان وزراء و مقامات بزرگ خود را اغلب از ميان ايرانيان مهاجر كه شخصيتهاي علمي و فرهنگي بودند برمي گزيدند و مقام « ميرجملگي » و « پيشوايي » يا وزارت اعظم و نيز دبيري و منصب « سرخيلي » كه نيابت وزير اعظم شمرده مي شد ، اغلب در اختيار ايرانيان حيدرآباد و گلكنده بود . از جمله اين رجال مي توان از شاه ميرزاي اصفهاني طباطبايي ، وزير ابراهيم قلي قطب شاه و نيز مير محمد مومن استرآبادي ، وزير معروف محمد قلي قطب شاه و همچنين ميرزا محمد سعيد مير جمله ، وزير مقتدر عبداله قطب شاه نام برد . همچنين بسياري از ايرانيان مهاجر از جمله ميرزا روزبهان صفاهاني ، مير فصيح الدين محمد تفرشي ، سيد عبداله مازندراني و مير محمد سعيد اردستاني در زمان عبداله قطب شاه به منصب جليل القدر سر خيلي رسيدند .
· زبان و شعر فارسي در دكن
در زمان قطب شاهيان بسياري از رجال سياسي ، علمي ، ادبي و ديگر اقشار مردم از ايران به حيدرآباد آمده و در آنجا اقامت گزيدند . قدر شناسي قطب شاهيان از زبان و ادب فارسي نيز از عوامل عمده مهاجرت اين اقشار بود . در حيدرآباد مراكز مهمي براي تدريس زبان فارسي تاسيس شد كه مورد حمايت اشراف محلي و ايرانيان قرار گرفت . در اين هنگام فارسي زبان رسمي منطقه دكن بود و تمامي نامه ها و فرمان هاي حكومتي به زبان فارسي نوشته مي شد . در بالاي اكثر بناها و عمارت هاي تاريخي ساخته شده در اين دوره كتيبه هاي فارسي قرار دارد . اكثر پادشاهان قطب شاهي نيز خود اهل شعر و ادب بوده و به همين خاطر علماء اسلامي ، شعرا و اهل ادب در آن عصر در دربار پادشاهان قطب شاهي جايگاه ويژه اي داشتند . همين موضوع موجب شده بود كه شهر حيدرآباد به عنوان مركز فرهنگي اسلامي در جنوب هند داراي بزرگترين كتابخانه هاي كتب خطي فارسي و عربي گردد به طوري كه حتي امروز پس از گذشت چند قرن ده ها كتابخانه كتب خطي و صد ها هزار كتاب مرجع و دست نوشته خطي در اين شهر وجود دارد كه كماكان محققين سراسر جهان را به حيدرآباد محتاج مي نمايد .
برخي از اين پادشاهان مانند محمد قلي و جمشيد قلي پسر سلطان قلي ( كه مدت كوتاهي حكومت كرد ) به زبان فارسي شعر مي گفتند . بسياري از اشعار آنها هنوز باقي است و در سال هاي گذشته مجموعه اشعار مير عثمان علي خان با همت سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران در حيدرآباد به چاپ رسيد . پيشرفت زبان و ادبيات فارسي در زمان محمد قلي قطب شاه به اوج خود رسيد به طوري كه برخي معتقدند محيط ادبي دكن در آن دوران از اصفهان نيز ممتاز تر بوده است . بيشتر اصطلاحات اداري و اجتماعي و مدني در اين زمان به زبان فارسي بوده و حتي اصطلاحات موسيقي نظير پرده ، مقام ، خسوراني ، بربط ، عود ، دف ، سرنا و غيره در دكن رواج داشته است . همچنين آداب و رسوم ايراني كه در جشن ها و سوگواري ها مرسوم است نيز در فرهنگ مردم منطقه دكن وارد و مرسوم شده بود .
فرهنگ معماري قطب شاهيان همچون معماري ساير سلسله هاي مسلمان هند از اصلاحات و تعبيرات فارسي سرشار است و بناهاي مختلف و قسمت هاي گوناگون آنها همگي با لغات و كلمات فارسي شناخته مي شد . براي مثال در نامگذاري بخش هاي مختلف قلعه گلكنده و شهر حيدرآباد از كلماتي مانند جمعه مسجد ، بالا حصار ، سلاح خانه ، عاشورخانه ، فيل خانه ، چهار منار ، چهار كمان ، عزاخانه ، ديوان خاص ، ديوان عام ، دولت خانه ، ابرايم باغ ، باغ گلشن ، باغ عام ، كوه طور و صدها كلمه فارسي ديگر استفاده مي شد .
گسترش تشيع :
پيروي قطب شاهيان از مذهب تشيع به عنوان مذهب رسمي سبب شد كه آداب و رسوم شيعه از جمله اعياد و نيز عزاداري حضرت سيدالشهداء (ع) در دكن رواج يابد به ويژه عبداله قطب شاه در اين مورد سعي فراوان نمود و خود در اكثر اعياد و عزاداري هاي مذهبي شركت مي كرد .
« تاثيرات متقابل روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي »
ناحيه دكن در قرون 16 و 17 ميلادي نقطه تقابل منافع سياسي و مذهبي پادشاهان صفوي در ايران و گوركانيان هند بود . حكام دكن با توجه به ايراني تبار بودن خود و رواج فرهنگ تشيع در بيشتر مناطق تحت حكومتشان ، تمايل زيادي به گسترش ارتباط با ايران داشتند و دست دوستي به طرف صفويان دراز كرده بودند و از اين طريق سعي داشتند فشار دائمي دربار هند را خنثي نمايند . بديهي است كه گوركانيان هند نيز در مقابل ، نفوذ صفويان در اين منطقه را دخالت در حوزه سياسي و اقتصادي خود مي دانستند . با اين حال شاهان صفوي تا سقوط قطب شاهيان به حمايت معنوي و سياسي خود از اين سلسله ادامه دادند . اما به علت دوري دكن از مرزهاي ايران آنها نتوانستند آنطور كه بايد اين حمايت را در ابعاد نظامي صورت دهند . با اين همه اگر نفوذ سياسي ايران بر حكام دكن ادامه مي يافت مسلماً اين امر مي توانست در هنگام فتح دهلي توسط نادرشاه افشار ، دربار هند را در دو جبهه شمال و جنوب درگير نمايد و بي ترديد در آن صورت آرايش سياسي منطقه دستخوش تحولات بنيادين مي شد .
« آثار تاريخي و مراكز سياحتي شهر حيدرآباد »
شهر حيدرآباد با توجه به قدمت 400 ساله و مركزيت فرهنگي خود داراي آثار تاريخي و مراكز سياحتي و تفريحي بسياري است و در سال هاي گذشته نيز به خاطر تبديل اين شهر به قطب اقتصادي و علمي هند جاذبه بيشتري براي گردشگران پيدا كرده . ما در اينجا به واسطه موجز بودن مطلب تنها بخشي از اين مراكز و آثار را معرفي مي نماييم .
· موزه سالار جنگ
سالار جنگ لقب مير يوسف علي خان بود كه طي سال هاي 1912 تا 1914 سمت نخست وزيري دولت آصف جاهي را داشت . وي مجموعه اي از نفيس ترين كارهاي هنري ، اشياء عتيقه و كتاب هاي ارزنده را در خانه شخصي اش نگهداري مي كرد كه برخي از آنها را خود تهيه كرده و برخي ديگر به او به ارث رسيده بود . سالار جنگ در سال 1949 ميلادي دو سال پس از جدايي دو كشور پاكستان و هند از يكديگر و استقلال هند چشم از جهان فرو بست و در سال 1962 ميلادي مجلس ايالت تازه تاسيس آندراپرادش كليه اموال عتيقه و كتاب هاي او را به عنوان ميراث ملي اعلام كرد و در محل سكونت وي تحت عنوان موزه سالار جنگ در معرض ديد عموم قرار داد . در سال 1970 با ساخت بناي جديد كليه اشياء عتيقه و كتب به محل جديد منتقل گرديد . در اين موزه مجموعه اي بي نظير از كتب خطي و چاپي قديمي ، صنايع دستي ، نقاشي ، مينياتور ، مجسمه ها ، ادوات جنگي و ديگر آثار باستاني از كشورهاي مختلف وجود دارد و به همين دليل اين موزه يكي از معروفترين موزه هاي هند و حتي جهان شناخته مي شود . در كتابخانه اين موزه بيش از 50 هزار جلد كتاب وجود دارد كه حدود 9 هزار جلد آن كتاب هاي خطي و اغلب آنها به زبان فارسي است .
· مكه مسجد
مكه مسجد يكي از معروف ترين مساجد شهر حيدرآباد است كه در سمت جنوب غربي چهار منار واقع شده است . بناي اين مسجد در سال 1027 هجري قمري به دستور سلطان محمد قطب شاه آغاز و در زمان ابوالحسن قطب شاه پايان يافت . صحن اين مسجد حدود7500 متر مربع است و در ابتداي درب ورودي آن حوض بزرگي قرار دارد . نماي بيروني مسجد از 5 قوس محرابي شكل و نماي داخلي آن 15 قوس محرابي دارد . دو مناره بلند در دو گوشه جلوي بنا و يك ساعت آفتابي از ديگر مشخصه هاي اين مسجد است . سلطان محمد اين مسجد را بيت العتيق نام نهاد و هنگامي كه حيدرآباد به دست سلطان اورنگ زيب سقوط كرد ، وي نام آن را به مكه مسجد تغيير داد . علت اين تغيير نام آن است كه در هنگام ساخت مسجد مقداري از خاك مقدس مكه در بناي آن بكار برده شده است . معروف است براي قرار دادن سنگ بناي اين مسجد سلطان محمد دستور داد هر كسي كه از نوجواني نماز يوميه اش قضا نشده است حاضر شود . تنها دو نفر حاضر شدند و قسم شرعي ياد كردند كه هيچ يك از نمازهاي آنها قضا نشده است . سپس خود سلطان محمد قسم ياد كرد كه نه تنها از سن 12 سالگي نماز واجبش قضا نشده بلكه نماز هاي تهجد وي نيز ترك نگرديده است . لذا او به اتفاق دو نفر ديگر سنگ بناي مسجد را نهاده و كار ساختمان آن آغاز گرديد . لازم به ذكر است در سال 1384 سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران در حيدرآباد تعداد 50 تخته فرش ايراني به اين مسجد اهداء نمود .
· چهار منار
چهار منار عمارتي مربع شكل با ارتفاع 26 و عرض20 متر قديمي ترين بناي تاريخي شهر حيدرآباد است كه در سال 1006 قمري ( 1591 ميلادي ) به دستور محمد قلي قطب شاه بنا گرديده است . اين بناي عظيم تاريخي داراي چهار منار و چهار دروازه بزرگ مي باشد و هر يك از دروازه ها به يك خيابان منتهي مي شود و بناي اوليه شهر حيدرآباد بر مبناي چهار منار نهاده شده است . اين اثر تاريخي كه به عنوان سمبل شهر حيدرآباد شناخته مي شود آميزه اي از فرهنگ اسلامي ايراني است و سبك معماري آن مانند معماري شهر اصفهان مي باشد و در قسمت داخلي آن مابين هر يك از ستون ها نام مبارك رسول اكرم (ص) و اميرالمومنين (ع) در كنار هم نوشته شده است . اين بناي دو طبقه در زمان قطب شاهيان به عنوان مدرسه علوم ديني استفاده مي شد .
· قلعه گلكنده
اين قلعه در زمان سلسله كاكاتيا در سال 538 هجري قمري تاسيس و در زمان قطب شاهيان به عنوان پايتخت برگزيده شد داراي بناها ، برج ها و استحكامات زيبا و هشت دروازه مي باشد . بقاياي اين قلعه هنوز هم بر فراز تپه اي واقع در منطقه گلكندا در جنوب غربي حيدرآباد ، مهمترين مركز توريستي شهر به شمار مي رود . قلعه گلكندا با اصول مهندسي برگرفته از سبك معماري ايران و هند احداث گرديده و داراي جايگاه هاي حفاظتي و ديده باني در بالاي ديوارهي بلند اين قلعه مي باشد . قلعه گلكنده داراي چند دروازه اصلي و راه هاي ورودي و خروجي مخفي متعددي است كه هر چند تخريب گرديده ولي هنوز جذابيت هاي خود را براي گردشگران از دست نداده است .
· هفت گنبدان قطب شاهي
هفت گنبدان قطب شاهي مجموعه اي از 92 بناي تاريخي ( شامل مساجد ، مقابر ، حمام و ديگر ابنيه تاريخي ) است كه مقابر پادشاهان سلسله قطب شاهي در آن قرار دارد . از جمله اين مقابر مقبره محمد قلي قطب شاه ، سلطان قلي ، جمشيد قلي ، ابراهيم قلي و عبداله قطب شاه مي باشد . اين مجموعه كه در نزديكي قلعه گلكنده قرار دارد به اعتراف باستان شناسان يكي از مجموعه هاي بي نظير تاريخي است كه در صورت مرمت و بازسازي مي تواند با بناهاي تاريخي مهم هند و جهان در جذب گردشگران رقابت كند اما متاسفانه طي سال هاي متمادي مورد بي توجهي قرار گرفته و در حال حاضر از وضعيت مناسبي برخوردار نيست .
· پادشاهي عاشورخانه
در زمان سلطان ابراهيم قطب شاه يعني سال 1578 ميلادي سنت برگزاري مراسم اربعين حضرت علي (ع) و عزاداري اهل تشيع مرسوم گرديد و در اين زمان عاشورخانه هاي متعددي تاسيس شد كه در آنها مردم در ايام محرم به عزاداري مي پرداختند و يكي از عاشورخانه هاي مهم كه در بخش قديم شهر حيدرآباد مي باشد عاشورخانه پادشاهي است . لازم به ذكر است كه تنها در شهر حيدرآباد 11 هزار عاشورخانه وجود داشته كه 5 هزار از آن در دست شيعيان و 6 هزار آن در اختيار اهل سنت بوده است و در حال حاضر تحت نظارت سازمان اوقاف ايالت آندراپرادش مي باشد .
· قصر فلك نما
قصر فلك نما در منطقه شهر قديم در جنوب چهار منار در بالاي تپه اي بلند قرار دارد اين قصر در سال 1850 ميلادي توسط اقبال الدوله نخست وزير مير محبوب علي شاه نظام ششم سلطنت آصف جاهي جهت اقامت شخصي وي بنا گرديد اما در روز افتتاح اين قصر ، بناي مذكور نظر شاه را جلب نموده و وي دستور خريداري آن را صادر مي نمايد . اين قصر داراي 300 اتاق بزرگ و سالن هاي مختلف مي باشد .
· قصر چهار محله
قصر چهار محله كه در اصطلاح اردو به آن « چو محله» مي گويند مجموعه اي از چهار قصر در كنار يكديگر مي باشد كه در زمان ميرعثمان علي خان بنا گرديد . اين مجموعه تاريخي يكي از زيبا ترين بناهاي شهر حيدرآباد مي باشد كه در آن موزه اي از عكسها و لباسهاي متعلق خانواده پادشاهي قرار دارد .
· راموجي فيلم سيتي
با توجه به اشتياق بيش از حد مردم هند به صنعت سينما مراكز مختلفي در هند براي توليد محصولات سينمايي بوجود آمده است . يكي از مراكز بزرگ سينمايي كه در فاصله چند كيلومتري جنوب شرقي شهر حيدرآباد قرار دارد شهرك سينمايي راموجي است . اين مجموعه بزرگ سينمايي در سال 1995 توسط راموجي رائو سردبير روزنامه اينالو در زميني به وسعت 200 هكتار تاسيس گرديد . اين شهرك علاوه بر ساخت فيلم هاي مختلف سينمايي و تلويزيوني مركزي براي ارسال امواج 12 كانال تلويزيوني به زبان هاي اردو ، تلگو و هندي ميباشد كه تمام آنها نيز توسط آقاي راموجي مديريت مي شود . علاوه بر آن شهرك راموجي باداشتن باغ ها و بخش هاي مختلف تفريحي و ماكت هاي ديدني ، يكي از مراكز عمده تفريحي مردم شهر حيدرآباد در تمام طول سال مي باشد .
· درياچه حسين سگر
سد حسين سگر (حسين ساغر) كه در حال حاضر درياچه اين سد در ميان شهر حيدرآباد قرار گرفته در زمان محمد قلي قطب شاه توسط حسين شاه ولي از عالمان دربار قطب شاهيان با هدف جمع آوري و استفاده از آب هاي منطقه كوهستاني شمال غرب حيدرآباد ( منطقه بانجاراهيلز و جوبلي هيلز ) طراحي گرديد . در حال حاضر اين درياچه تنها به عنوان محلي براي تفريح مردم شهر مورد استفاده قرار مي گيرد و آب آن به هيچ وجه قابل شرب نيست . در مراسم عيد گانش از اعياد هندويي كه در اوايل شهريور ماه هر سال برگزار مي شود هزاران مجسمه گچي ، سيماني و گلي كوچك و بزرگ در اين درياچه ريخته مي شود كه اين امر موجب آلودگي بيشتر آب آن مي گردد . لازم به ذكر است در سال 1992 مجسمه بزرگ سنگي بودا در وسط اين درياچه نصب گرديد و در اطراف آن مجموعه اي تفريحي براي مراجعين در نظر گرفته شده است .