آئین جین
آئین جین مبتنی بر ریاضت محض است.راهی است بسیار سخت و دشوار در رهایی بشر از سختی های جهان و دشواریهای زندگی.
مهاویرا موسس آئین جین از جمله کسانی بود که نسبت به برتری طبقه روحانیون مذهبی در آئین برهمن از در اعتراض وارد شد.او دربرابر به ادعای برهمنان که جز سلسله برهمنان نمیتواند ادوار تکامل روحانی را طی کرده و به سر منزل مقصود برسد تسلیم نشد. همچنین به باور برهمن ها که تمام موجودات عالم ماده در زندگانی منتهی به یک اصل واحد میشوند معتقد نبود.
آئین جین برای عالم جسم و ماده حقیقت و واقعیتی را قائل میشود و همه موجودات استقلال ذاتی دارند.
مهاویرا به معنای مرد بزرگ و یا پهلوان بزرگ است و آن نامی است که برای ناتاپوته واردمنه موسس مذهب جین گذاشته اند.
وی در ایالت بهار در شمال شهر باتنا و در سال 599 قبل از میلاد متولد شده است. مرگ او را به سال 527 قبل از میلادی ثبت کرده اند.
داستان زندگی او بی شباهت به بودا نیست و حتی برخی معتقد به یکی بودن این دو شخصیت هستند.
در تاریخ جین ها چنین آمده که مهاویرا در کاخ راجه (پدرش) متولد گردید و در محیط اشرافیگیری با تعداد زیادی خدمه بزرگ شد.اما از همان ابتدای رشد، نسبت به این نحوه زندگی نظر خوبی نداشت و بارها در بیرون شهر به تماشای راهبانی می ایستاد که در حال ریاضت بودند.
بعد از فوت والدینش او فرصت را برای در پیش گرفتن روش مرتاضانه فراهم دید. با برادر خود مشورت کرد و او هم به شرط آنکه یکسال دیگر هم در قصر بماند موافقت خود رااعلام نمود.
مهاویرا تمام این مدت را به تفکر و اندیشه مشغول بود.
بعد از آنکه او تمام دارایی خود را بین فقرا تقسیم کرد ، از دنیا کناره گرفت و به راهبان ملحق شد. چند ماهی را با آنان سپری نمود و در ادامه خود به شیوه ای جداگانه و مستقل به سیر و سلوک ادامه داد و تمام نشانه های رهبانیت را از خود دور کرد.
او برای طلب نجات به سیر و سیاحت در سرزمین هند پرداخت.
وی به دو مورد اعتقاد شدیدی داشت:
1-رهایی و نجات روح از درد و رنج بدون تحمل ریاضت امکان پذیر نیست.
2-طهارت و تهذیب نفس فقط در سایه پیروی از قائده اهیمسا یعنی نیازردن هیچ موجود دارای حیاتی میسر است.
اگرچه این دو باور ابداعی خود او نبود اما اصرار و صداقتی که وی در عمل به آن دو داشت با ملاحظه در حیات و تعالیم او بی نظیر است.
سیزده سال بدین منوال سپری شد و او به ناگهان به درجه جینه ( پیروز و فاتح) رسید و بر نفس و علائق خود غالب شد.
جینیزم معتقد است اعمال و کردار آدمی چون لایه ای بر روی جوهر روح رسوب میکند یا به درون آن نفوذ می نماید. در تمام مدت عمر این روند تکرار میشودو روح لطیف انسانی ، سخت و سخت تر میشود.انسان باید با اعمال ریاضت گونه خود این ضخامت و سختی را از بین ببرد و لطف و صفای قبلی را به آن برگرداند.
از دید آئین جین ماده دارای مراتب و درجاتی است. این مراتب از درجه لطیف که خارج از حواس پنجگانه است شروع میشود و وقتی بطرف پائین میآید به صورتی ضخیم تبدیل میشود و هنگامیکه بسوی بالا میرود ، تبدیل به ماده ای فرار و نامرئی میشود.
ماده از نظر اینان عنصری جاوید و ازلی است و دارای صورتهای مختلف که حاصل اتصال جواهر مفرد(اتم) میباشد.از نظر جین ها حتی حواس و ادراکات ما نیز صورتی از ماده هستند.
تمام موجودات در نظر مهاویرا دارای دو نوع هستند. نوع اول ماده جامد و مرده که اجیوا نام دارد و نوع دوم دارای حیات و زنده بنام جیوا.
اجیوا منبع شر و رنج و بدی است و جیوا مصدر تمتم خوبی ها و نیکی ها.این دو عنصر جاودانه هستند. روح در حالت ساده و خالص خود به کلی از قید ماده خلاصی می یابد و وقتی از اسارت گوشت و پوست خود رها شد به بالاترین مقامات آسمانی می رسد و با ارواح مجرد و منزه به زندگی ا امه میدهد اما این مرحله برای آنان عدم نیست و با اینکه از آلودگیها و صفات ناپسند مبری هستند اما خاصیت ادراک از آنان سلب نمیشود در عین اینکه در حالت تجرد باقی می مانند.
در باور جین ها نباید امیدی به یاری موجودات مجرد و روحانی داشت زیرا آنان خود محتاج به نجات هستند. از نظر جین ها فرمانروای مطلق وجود نداردفقط تعدادی از موجودات والا هستند که آنان را میتوان خدا نامید. اما توسل به انان برای رهایی از رنج و سختی و رسیدن به آرامش بی فایده است.
آنان کمک خواستن از روحانیون را در رستگاری بی تاثیر میدانند و متون کتابهای مقدس را نیز فاقد اثربخشی فرض میکنند و معتقدند هر فردی باید با اتکا به درون خود و از وجود خود یاری بگیرد.
این موفقیت تنها در سایه ریاضت مستمر و سختی است که فرد به خود میدهد. تا موجب قطع ارتباط مادی فرد با اطراف خود شود و مقدمه فنای جسمانی او را فراهم آورد.
ریاضت جین ها در اصول زیر خلاصه میشود:
1- گیاه خواری 2-ضدیت با جنگ 3-ریاضت جسمانی 4-روزه های سخت 5-پرهیز از دروغ 6-پرهیز از زنا 7-پرهیز از کشتن حیوانات بطور مطلق 8- دوری از تندخویی و زورگویی
به عقيده جينها رستگارى بر دو اصل استوار است يكى رياضت كشى و ديگرى اهميسا يا پرهيز از آزار جانداران كه تا نباتات و جمادات پيش مى رود و كندن زمين براى كشاورزى ممنوع شمرده مى شود. با آنكه خوردن ميوه درختان مجاز است ، استفاده از محصولات زير زمين مانند چغندر، هويج ، شلغم و سيب زمينى كه معالجه حيوانات اهلى و وحشى داير كرده اند و معمولا پارچه اى بر دهان مى بندند، كه مبادا حيوان ريزى ناخواسته به دهانشان وارد شود و نابود گردد. آنان آب را قبل از نوشيدن صاف مى كنند كه مبادا كرمى وارد دهان شود و جان بدهد. همچنين جاروبى از پر طاووس در دست مى گيرند و حشرات ريز را از مسير خود دور مى كنند.
سنت اين قوم اين است كه پوشيدن لباس را حرام مى دانند و معتقدند مهاويرا در حال رياضت و ترك تعلقات نفسانى ، پس از مشاهده تعلق خاطر خود به حيا، همه لباسهاى خود را بيرون آورد و تا آخر عمر برهنه به سر برد. در حدود سال 79 ق .م . ميان پيروان اين مذهب در مورد حدود برهنگى اختلاف و دودستگى پديد آمد: فرقه آسمان جامگاهان هيچ لباسى را نپذيرفتند، در حالى كه فرقه سفيد جامگان گفتند استفاده از اندكى پارچه جايز است .